
انتخاب غذا، فرایندی است که منجر به مصرف مواد غذایی و نوشیدنیهای مختلف میشود، با در نظر گرفتن اینکه چه چیزی، چگونه، کجا و توسط چه کسانی خورده میشود. همچنین، سایر جوانب رفتاری مرتبط با خوردن از جمله ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مصرف غذا را در بر می گیرد. بنابراین، انتخاب غذا امر پیچیدهای است، که عوامل متعددی بر آن تأثیر میگذارند. شناخت این عوامل و پیچیدگی آن یکی از پیش نیازهای طراحی برنامهها و سیاستهای مناسب برای تغییر الگوی غذایی جوامع در جهت ارتقای سلامت است.
بهطور کلی، عواملی که انتخابهای غذایی افراد و گروهها را تعیین می کنند را می توان در شش دسته تقسیمبندی کرد:
- تعیین کنندههای زیستشناختی، مانند گرسنگی، اشتها و طعم و مزه
- تعیین کنندههای اقتصادی، مثل هزینه و درآمد
- تعیینکنندههای فیزیکی، مثل دسترسی به غذا، آموزش، مهارتها و زمان
- تعیینکنندههای اجتماعی، مثل طبقه اجتماعی، فرهنگ
- تعیینکنندههای روانی، مثل استرس و شرایط روانی فرد
- اعتقادات، باورها و آگاهی و دانش درباره مواد غذایی و تصورات افراد درباره غذای سالم
تغییردادن رژیم غذایی افراد و گروهها آسان نیست، زیرا نیاز به تغییر عاداتی دارد که در طول زندگی فرد شکل گرفتهاند. پس هم به مرور زمان و هم برخورد همه جانبه با محیط زندگی افراد نیاز است. امروزه در برنامههای جامعهنگر برای تغییر رفتار مکانهای مختلفی مانند مدارس، محل کار، سوپرمارکت، مراکز مراقبتهای اولیه بهداشتی مورد توجه قرار دارند و معمولاً در مداخلهها چندین محل به طور هم زمان مورد مداخله قرار می گیرند. چنین کاری نیاز به حمایت سیاسی، برنامهریزی همه جانبه و جلب مشارکت اجتماعی دارد.
مداخلاتی که در محلهای کار و مدرسه صورت میگیرد، میتواند تعداد زیادی از افراد را مورد هدف قرار دهد. افزایش دسترسی به میوه و سبزی در رستوران محل کار، گام موفقی است. روش بعدی کاهش قیمت میانوعدههای سالم میباشد. به این ترتیب ترکیبی از آموزش تغذیه با تغییراتی که در وضعیت ارائه خدمات بخش غذایی داده میشود، میتواند در درازمدت موفقیت بالایی را بهدنبال داشته باشد. در بخش مراقبتهای اولیه بهداشتی، آموزش کاهش مصرف چربی، نمک و شکر و افزایش دریافت میوه و سبزی بسیار تأثیرگذار است. مشاورههای رفتاری در کنار مشاوره تغذیه، بیشترین اثربخشی را خواهد داشت. تحقیقاتی که در مورد راهکارهای آموزشی و رفتاری در سطح جامعه انجام شده، نشان دادهاند که با ارائه و اجرای این راهکارها، مصرف میوه و سبزی افزایش چشمگیری داشته است.
در خاتمه باید خاطرنشان کرد که با توجه به عوامل متعدد اثرگذار بر انتخاب های غذایی، لازم است مداخلات مختلفی را با تمرکز بر آموزش، تغییر شرایط محیط، دسترسی فیزیکی و اقتصادی به غذا طراحی و در گروههای مختلف اجرا نمود.
Reference:
Shepherd R, Raats M, editors. The psychology of food choice. Cabi; 2006.